کشتی گیری که هیچ چیز خوشحالش نکرد نه پول، نه طلا و نه عشق!

به گزارش بی نهایت اس ام اس، غلامرضا تختی در روز پنجم شهریورماه 1309 در خانواده ای میانه و مذهبی در محله خانی آباد تهران به جهان آمد. رجب خان، پدرتختی غیر از او دو پسر و دو دختر دیگر داشت که همه آن ها از غلامرضا بزرگ تر بودند. حاج قلی، پدربزرگ غلامرضا، فروشنده خواروبار و بنشن بود.

کشتی گیری که هیچ چیز خوشحالش نکرد نه پول، نه طلا و نه عشق!

به گزارش همشهری آنلاین، غلامرضا تختی در روز پنجم شهریورماه 1309 در خانواده ای میانه و مذهبی در محله خانی آباد تهران متولد شد. رجب خان، پدرتختی غیر از او دو پسر و دو دختر دیگر داشت که همه آن ها از غلامرضا بزرگ تر بودند. حاج قلی، پدربزرگ غلامرضا، فروشنده خواروبار و بنشن بود. از قول رجب خان، تعریف می نمایند که حاج قلی در دکانش بر روی تخت بلندی می نشست و به همین سبب در میان اهالی خانی آباد به حاج قلی تختی معروفیت یافته بود. همین نام بعد ها به خانواده رجب خان منتقل شد و به نام خانوادگی تبدیل شد. رجب خان با پولی که از ماترک پدرش به دست آورده بود، در محل سابق انبار راه آهن، زمینی خریده و یک یخچال طبیعی احداث نموده بود و از همین راه مخارج زندگی خانوادگی پرجمعیت خود را تامین می کرد.

نخستین واقعه ای که در کودکی غلامرضا روی داد و ضربه ای بزرگ و فراموش نشدنی در روح او وارد کرد، آن بود که مرحوم پدرش برای تامین معاش خانواده ناچار شد خانه مسکونی خود را گرو بگذارد. تختی سال ها بعد در آخرین مصاحبه خود با یادآوری این ماجرای تلخ گفت: یک روز طلبکاران به خانه ما آمدند و اثاثیه خانه و ساکنانش را به کوچه ریختند. ما مجبور شدیم که دو شب را توی کوچه بخوابیم. شب سوم اثاثیه را بردیم به خانه همسایه ها و دو اتاق اجاره کردیم. چندی بعد روزگار عرصه را بیشتر بر پدرم تنگ کرد تا این که مجبور شد یخچال را نیز بفروشد. این حوادث تاثیر فراوانی در روحیه پدرم گذاشت و باعث اختلال روحی او در سال های آخر عمر شد.

در چنین شرایطی، غلامرضا تنها 9 سال به تحصیل پرداخت. خودش می گفت: مدت 9 سال در دبستان و دبیرستان منوچهری که در همان خانی آباد قرار داشت، درس خواندم. ولی تنها خاطره ای که از دوران تحصیل به یاد دارم، این است که هیچ وقت شاگرد اول نشدم. ولی زندگی در میان مردم و برای مردم درس هایی به من آموخت که فکر می کنم هرگز نمی توانستم در معتبرترین دانشگاه ها کسب کنم.

شادروان تختی در مصاحبه ای با اشاره به فقر و مسائل متعدد خانوادگی اش گفته بود: با آن که علاقه فراوانی به ورزش داشتم، مجبور بودم که در جست وجوی کار باشم. زندگی نان وآب، لازم داشت. برای مدتی به خوزستان رفتم و در ازای روزی 7، 8 تومان کار کردم. دنیا در حال جنگ (جنگ دنیای دوم) بود، زندگی به سختی می گذشت.

آشنایی حقیقی تختی با ورزش و کشتی در باشگاه پولاد شروع شد. او برای نخستین بار در سال 1329 به باشگاه پولاد (واقع در خیابان شاهپورسابق) رفت و به علت علاقه و استعداد وافری که نسبت به کشتی نشان داد، مورد توجه مرحوم حسین رضی زاده مدیر آن باشگاه نهاده شد. تختی می گفت: رضی خان آدم خوبی بود. اگر کسی را نشان می کرد و می دید که استعداد کشتی دارد، دست از سرش برنمی داشت. در گرمای تابستان لخت می شدیم و هر روز از ساعت دو بعدازظهر تا چندین ساعت کشتی می گرفتیم. از دوش آب گرم و حمام خبری نبود. کشتی گیران برای وزن کم کردن، به خزینه می رفتند. تشک های کشتی را هم با پنبه پر می کردیم، اما خاک و خاشاک آن، بیش از پنبه بود. تختی روانه خدمت سربازی شده بود، درباره آن روز ها می گفت: وقتی در سال 1328 در مسابقه بزرگ ورزشی (کاپ فرانسه) شرکت کردم، در همان اولین مسابقه ضربه فنی شدم، ولی همان روز خیلی جدی متوجه شدم که باید کارم را ادامه بدهم.

به این ترتیب تختی با تمرین و پشتکار مثال زدنی رفته رفته خود را از میان بازنده ها بیرون کشید و خاتمه در سال 1330 در وزن ششم (79 کیلوگرم) به عضویت تیم ملی عایدی. او در نخستین دوره مسابقه های کشتی آزاد قهرمانان دنیا (هلسینکی 1951) با وجود آن که هنوز 21 سال داشت، نایب قهرمان دنیا شد. لازم به ذکر است در اولین دوره مسابقات قهرمانی کشتی آزاد دنیا که از لحاظ تاریخی میدان معتبر و مشخص نماینده ای برای کشتی ایران و دنیا بود، تیم ملی کشتی آزاد ایران با ترکیب کامل و در هر 8 وزن آن موقع حضور پیدا کرد و با کسب دو نشان نقره (محمود ملاقاسمی و غلامرضا تختی) و دو نشان برنز (عبدا... مجتبوی و مهدی یعقوبی) پس از تیم های ملی ترکیه و سوئد عنوان سوم دنیا را به دست آورد.

مسابقات سال 1951 هلسینکی (فنلاند) برای تختی شروع راهی بود که طی 15 سال آینده با کسب ده ها پیروزی و فتح سکو های متعدد قهرمانی در بزرگ ترین میادین بین المللی کشتی ادامه یافت. غلامرضا تختی در سال 1331 (1952 میلادی) در نخستین حضور خود در رقابت های المپیک با کسب 6 پیروزی و قبول یک شکست در برابر دیوید جیما کوریدزه از شوروی، صاحب نشان نقره شد. او در این مسابقه ها توانست حیدر ظفرترک را که سال پیش با غلبه بر تختی قهرمان دنیا شده بود، شکست دهد.

تختی در دومین دوره مسابقات دنیای که در خرداد 1333 (1954 میلادی) در توکیو برگزار گردید، در وزن هفتم (87 کیلوگرم) به رقابت پرداخت که با وجود پیروزی های درخشان و شایستگی فراوانی که از خود بروز داد با قبول یک شکست غیرمنتظره در برابر وایکینگ پالم سوئدی از راهیابی به فینال بازماند و در نهایت عنوان چهارمی این وزن را به دست آورد. تختی 6 ماه بعد در یک ملاقات محبت آمیز در سوئد، پالم را با ضربه فنی شکست داد و باخت غافلگیرانه توکیو را به خوبی جبران کرد.

شادروان تختی بعلاوه در سال 1955 در جشنواره بین المللی ورشو پیروز به کسب نشان نقره شد. اما سومین دوره مسابقات قهرمانی دنیا (استانبول،1957) تجربه تلخی برای مرحوم تختی بود. او که در این دوره از رقابت ها، برای اولین و آخرین بار در وزن فوق سنگین آن موقع (87+کیلوگرم) کشتی می گرفت، به علت وزن بسیار کمتر نسبت به رقیبان، با 2 باخت حذف شد. پهلوان ایران با وجود حذف شدن در استانبول آبرومندانه کشتی گرفت و نتایجی که به دست آورد با توجه به آن که با وزن 92 کیلوگرم به مصاف کشتی گیران فوق سنگین رفته بود، در مجموع غیرقابل قبول نبود. به عنوان نمونه دیتریش آلمان و ایوان ویخریستیوک روس، حریفان اصلی تختی در این رقابت ها 110 کیلوگرم وزن داشتند و علاوه بر آن در وزن خود نیز از تجربه خوبی برخوردار بودند.

در بازی های المپیک ملبورن استرالیا که در آذرماه 1335 (1956 میلادی) برگزار گردید تختی یک بار دیگر در وزن هفتم (87 کیلوگرم) به مصاف رقبایی از شوروی، آمریکا، ژاپن، آفریقای جنوبی، کانادا و استرالیا رفت و با شکست تمامی حریفان اولین نشان طلای خود را به گردن آویخت. این برای نخستین بار بود که دو قهرمان از آمریکا و شوروی در یک سکوی معتبر دنیای پایین تر از حریف ایرانی قرار می گرفتند. دنیا پهلوان تختی در اسفندماه همان سال با غلبه به مرحوم حسین نوری به مقام پهلوانی ایران دست یافت و صاحب بازوبند شد و در سال های 1336 و 1337 نیز این عنوان را تکرار کرد. دنیا پهلوان تختی در سال 1958 در بازی های آسیایی توکیو و مسابقات قهرمانی دنیا در صوفیه به ترتیب نشان های طلا و نقره این رقابت ها را به گردن آویخت و در مهرماه سال 1338 (1959 میلادی) در چهارمین دوره مسابقات کشتی آزاد قهرمانی دنیا که در تهران برگزار گردید سومین عنوان قهرمانی دنیا خود را کسب کرد.

بوریس کولایف از شوروی تنها کشتی گیری بود که با امتیاز به تختی باخت و در 5 کشتی دیگر رقبای مجارستانی، لهستانی، فرانسوی، بلغار و ترک تختی با ضربه فنی مغلوب پهلوان ایران شدند. تیم ملی کشتی آزاد ایران که در رقابت های تهران با اکتفا به 2 مدال طلای غلامرضا تختی و امامعلی حبیبی با وجود برخورداری از امتیاز میزبانی، در حفظ عنوان سومی سال های قبل نیز ناپیروز بود و در هفتمین دوره بازی های المپیک (ایتالیا،1960) تا مکان پنجم رده بندی سقوط کرد. تختی کاپیتان تیم ملی و پرتجربه ترین کشتی گیر ایران که در این رقابت ها در وزن هفتم به میدان رفته بود، پس از پیروزی در 5 ملاقات، در مسابقه نهایی با قبول شکست در برابر عصمت آتلی از ترکیه به گردن آویز نقره دست یافت.

مسابقه های قهرمانی دنیا در یوکوهامای ژاپن میدانی فراموش نشدنی برای کشتی ایران بود. تیم ملی کشتی آزاد کشورمان پس از حضور در 8 دوره مسابقات المپیک و جام دنیای در رقابت های دنیای 1959 ژاپن، پرافتخارترین حضور خود در تاریخ کشتی را رقم زد و با دریافت 5 نشان طلا، یک نشان نقره، یک نشان برنز و یک عنوان پنجمی به مقام قهرمانی کشتی آزاد دنیا دست یافت. دنیا پهلوان تختی که در این مسابقات در وزن 87 کیلوگرم به مصاف حریفان رفته بود، با حضوری مقتدرانه آخرین مدال طلای خود را به گردن آویخت. کشتی گیران آزاد ایران در ششمین دوره رقابت های قهرمانی دنیا در تولیدوی آمریکا (1962) نیز حضوری شایسته داشتند. دنیا پهلوان تختی در این مسابقات با حضور مقتدرانه در برابر وان براند آمریکایی، مریود روسی و عصمت آتلی که از قهرمانان صاحب نام وزن هفتم بودند از حیثیت کشتی ایران به خوبی دفاع کرد و در نهایت پس از تساوی با مدوید جوان تنها به علت 200 گرم اضافه وزن نسبت به حریف از دریافت نشان طلا محروم شد و به گردن آویز نقره رضایت داد.

در فاصله سال های 1962 تا 1966، دنیا پهلوان تختی با وجود سن بالا همچنان عضو تیم ملی ایران بود. اما تنها در بازی های المپیک 1964 توکیو شرکت کرد که در این ملاقات با بداقبالی از کسب چهارمین نشان المپیک خود بازماند و به عنوان چهارمی دنیا اکتفا کرد. البته جانشینان تختی در مسابقات دنیای صوفیه (1963) و منچستر (1965) از دریافت حتی یک امتیاز در وزن هفتم ناپیروز بودند. این امر در کنار عشق وافری که ملت ایران به دنیا پهلوان داشتند، موجی از درخواست های مردمی و مطبوعاتی برای حضور مجدد تختی در رقابت های دنیای را برانگیخته بود. پهلوان 36 ساله ایران با وجود عدم آمادگی کافی و گذشتن از مرز بازنشستگی شرکت در مسابقه های دنیای 1966 (تیرماه 1345) تولیدو را پذیرفت.

تختی در مسابقات انتخابی مسابقات دنیای 1966 از نظر نتایج فنی و پیروزی با ضربه فنی، برترین چهره شناخته شده و به عنوان برترین کشتی گیر وزن هفتم ایران راهی آمریکا شده بود. با این حال کارشکنی و برخورد های سوئی که از سوی بعضی افراد و مقامات نسبت به او روا می شد، روحیه او را تضعیف نموده بود. دنیا پهلوان تختی به هنگام عزیمت به آخرین سفر خود، در میان خیل بزرگ مردمی که برای بدرقه او و همراهانش آمده بودند در تبادل نظر با خبرنگار کیهان ورزشی گفت: هیچ چیز نمی تواند مرا مسرور کند؛ پول، مدال طلا، عشق و حتی عشق! نسبت به این مردمی که به فرودگاه آمده اند، احساس شرمندگی می کنم. راستی چقدر محبت بدهکارم؟! من چرا باید کشتی بگیرم؟! چرا باید همراه تیم مسافرت کنم تا سبب این همه مراجعت باشم؟ اگر پاسخ به این پرسش را می دانستم من هم می توانستم ادعا کنم، چون دیگران هستم... وقتی کسی نداند چه عاملی سبب مسروری اش خواهد شد، یقینا نخواهد توانست بگوید چرا کشتی می گیرد و چرا همراه تیم مسافرت می نماید!

تختی که بی امید به مصاف تازه نفس ها و جوانان جویای نام رفته بود، متاسفانه با بدترین قرعه ممکن نیز روبرو شد، به طوری که پس از پیروزی 5 بر صفر در مقابل حریفی از مجارستان به مصاف الکساندر مدوید و احمد آئیک (نفرات اول و دوم این دوره از رقابت ها) رفت و با قبول شکست در برابر آن ها برای همواره با صحنه کشتی خداحافظی کرد. این مسابقات، انتها عمر قهرمانی دنیا پهلوان تختی بود...

منبع: فرارو
انتشار: 15 مرداد 1402 بروزرسانی: 15 مرداد 1402 گردآورنده: infsms.ir شناسه مطلب: 1662

به "کشتی گیری که هیچ چیز خوشحالش نکرد نه پول، نه طلا و نه عشق!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "کشتی گیری که هیچ چیز خوشحالش نکرد نه پول، نه طلا و نه عشق!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید